جدول جو
جدول جو

معنی گناه بخشی - جستجوی لغت در جدول جو

گناه بخشی
(گُ بَ)
در گذشت از گناه. عفو
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ زَ دَ)
عفو. درگذشتن از گناه کسی
لغت نامه دهخدا
(چَ گَ)
بخشندۀ گناه. کسی که از گناه دیگری درمیگذرد، کنایه از خداوند
لغت نامه دهخدا
(گُ نَهْ بَ)
بخشودن گنه. آمرزندگی. عفو
لغت نامه دهخدا
(گُ دِ پُ)
دهی است از بخش شیب آب شهرستان زابل که در 21000 گزی شمال باختری سرکوهه و 13000 گزی شوسۀ زاهدان به زابل واقع شده است. هوای آن معتدل و سکنه اش 300تن است. آب آن از رود خانه هیرمند تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(گَ بَ)
بخشیدن گنج و خواسته. دادن گنج مردمان را:
شبی کو گنج بخشی را دهد داد
کلاه گنج قارون را برد باد.
نظامی.
ز نام آوران گوی دولت ربود
که در گنج بخشی نظیرش نبود.
سعدی (بوستان)
لغت نامه دهخدا
(چَ بَ)
گنه بخش. آمرزنده. غفار:
گنه بخشا و عفواندوز می باش
به خوشخویی چو روشن روز می باش.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
(بَ)
عمل و صفت نام بخش
لغت نامه دهخدا
(چُ غُ دَ)
آمرزنده. غفار. غفور. گنه بخشای:
توانا و دانا به هر بودنی
گنه بخش بسیاربخشودنی.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از گناه بخشیدن
تصویر گناه بخشیدن
در گذشتن از گناه کسی عفو کردن بخشاییدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گناه بخش
تصویر گناه بخش
آنکه گناه کسی را ببخشد عفو کننده، خدای تعالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گناه پوشی
تصویر گناه پوشی
نادیده گرفتن گناهان دیگران گناه بخشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنه بخشا
تصویر گنه بخشا
گناه بخشی. بخشایش گناه عفو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنج بخشی
تصویر گنج بخشی
بخشیدن گنج، سخاوت جوانمردی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نام بخشی
تصویر نام بخشی
عمل نام بخش. نام بخشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
گناه بخش: توانا و دانا به هر بودنی گنه بخش بسیار بخشودنی. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار